معنی فارسی chevronelly

B1

به روشی که شکل شبرنگ نشان داده می‌شود.

In a manner resembling a chevron pattern.

example
معنی(example):

پارچه به صورت شبرنگ‌وار طراحی شده بود.

مثال:

The fabric was patterned chevronelly.

معنی(example):

او کاشی‌ها را به صورت شبرنگ‌وار چید تا ظاهری شیک داشته باشد.

مثال:

She arranged the tiles chevronelly for a stylish look.

معنی فارسی کلمه chevronelly

: معنی chevronelly به فارسی

به روشی که شکل شبرنگ نشان داده می‌شود.