معنی فارسی chew out

B2

به شدت کسی را سرزنش کردن یا او را برای رفتار یا اشتباهش مورد انتقاد قرار دادن.

To scold or reprimand someone angrily.

verb
معنی(verb):

To lecture, scold, reprimand, or rebuke, especially in an angry tone of voice.

مثال:

His dad chewed him out after seeing his poor grades.

example
معنی(example):

معلم به خاطر دیر آمدن او را مورد سرزنش قرار داد.

مثال:

The teacher chewed him out for being late.

معنی(example):

او بخاطر درس نخواندن کافی او را مورد سرزنش قرار داد.

مثال:

She chewed him out for not studying enough.

معنی فارسی کلمه chew out

: معنی chew out به فارسی

به شدت کسی را سرزنش کردن یا او را برای رفتار یا اشتباهش مورد انتقاد قرار دادن.