معنی فارسی chewiest
B1جویدنی‌ترین، به معنای داشتن حداکثر بافت جویدنی در مقایسه با دیگر مواد غذایی.
Having the most chewy texture; more than others of its kind.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having a pliable or springy texture when chewed.
مثال:
I must have spent an hour gnawing on the chewy taffy.
example
معنی(example):
اینها جویدنی‌ترین خوراکی‌هایی هستند که من تا به حال چشیده‌ام.
مثال:
These are the chewiest treats I've ever tasted.
معنی(example):
او در مسابقه برای جویدنی‌ترین آبنبات در بازار برنده شد.
مثال:
She won the contest for the chewiest candy in the market.
معنی فارسی کلمه chewiest
:
جویدنی‌ترین، به معنای داشتن حداکثر بافت جویدنی در مقایسه با دیگر مواد غذایی.
