معنی فارسی chiacked
B1حالش نشاندهندهی سرگرمی و شادابی است که بین افراد در حین فعالیتهای اجتماعی به وجود میآید.
Past tense of chiack; to make a loud noise, especially involving laughter or excitement.
- verb
verb
معنی(verb):
To taunt or tease in jest.
معنی(verb):
To taunt maliciously.
مثال:
The gang of youths chiacked the academic.
example
معنی(example):
آنها در طول بازی به راحتی یکدیگر را سر زنی کردند.
مثال:
They chiacked each other back and forth during the game.
معنی(example):
تیم توسط هر بازیکن سر زنی شد که این امر سرگرمکننده بود.
مثال:
The team was chiacked by every player, making it entertaining.
معنی فارسی کلمه chiacked
:
حالش نشاندهندهی سرگرمی و شادابی است که بین افراد در حین فعالیتهای اجتماعی به وجود میآید.