معنی فارسی chibol
B1چیبول، یک نوع اسباببازی سنتی که به ویژه در فرهنگهای مختلف کاربرد دارد.
A traditional toy commonly used for play.
- NOUN
example
معنی(example):
ما در طول جشنواره با یک چیبول بازی کردیم.
مثال:
We played with a chibol during the festival.
معنی(example):
چیبول یک اسباببازی سنتی برای بچهها است.
مثال:
The chibol is a traditional toy for children.
معنی فارسی کلمه chibol
:
چیبول، یک نوع اسباببازی سنتی که به ویژه در فرهنگهای مختلف کاربرد دارد.