معنی فارسی chickabiddy
B1چیکابیدی، اصطلاحی غیررسمی است که به جوجههای کوچک اشاره دارد.
An informal term for a young chick.
- noun
noun
معنی(noun):
A chicken or similar bird.
معنی(noun):
Term of endearment for a young child.
example
معنی(example):
کشاورز به جوجه کوچک گفت که به خانه بیاید.
مثال:
The farmer called the chickabiddy to come home.
معنی(example):
یک جوجه کوچک به عنوان جیکابیدی شناخته میشود.
مثال:
A chickabiddy is a young chick.
معنی فارسی کلمه chickabiddy
:
چیکابیدی، اصطلاحی غیررسمی است که به جوجههای کوچک اشاره دارد.