معنی فارسی chickenhood

B1

دوران ترسویی، به دوره‌ای از زندگی اشاره دارد که فرد به دلیل ترس یا ضعف روحی از اقدام به عمل باز می‌ماند.

A state or period characterized by cowardice.

example
معنی(example):

در دوران ترسویی‌اش، از مکان‌های تاریک می‌ترسید.

مثال:

In his chickenhood, he was afraid of dark places.

معنی(example):

ترسویی او در گذشته باعث احتیاطش شد.

مثال:

The chickenhood of his past made him cautious.

معنی فارسی کلمه chickenhood

: معنی chickenhood به فارسی

دوران ترسویی، به دوره‌ای از زندگی اشاره دارد که فرد به دلیل ترس یا ضعف روحی از اقدام به عمل باز می‌ماند.