معنی فارسی chicquing

B1

شیک‌کردن، فعالیتی برای گشت‌زنی در جستجوی زیبایی‌ها و مد.

The act of strolling or wandering around in a stylish manner, often in search of fashionable items.

example
معنی(example):

او در حال شیک‌کردن در شهر به دنبال بوتیک‌ها بود.

مثال:

She was chicquing around the city looking for boutiques.

معنی(example):

شیک‌کردن، روش محبوب او برای گذراندن شنبه‌هاست.

مثال:

Chicquing is her favorite way to spend a Saturday.

معنی فارسی کلمه chicquing

: معنی chicquing به فارسی

شیک‌کردن، فعالیتی برای گشت‌زنی در جستجوی زیبایی‌ها و مد.