معنی فارسی chimney breast

B1

پروژه شومینه، دیواره‌ای که شومینه به آن متصل است و معمولا در اتاق‌ها دیده می‌شود.

The part of a wall that encloses a chimney.

example
معنی(example):

پروژه شومینه بخشی از اتاق نشیمن است.

مثال:

The chimney breast is part of the living room.

معنی(example):

ما پروژه شومینه را رنگ روشن زدیم.

مثال:

We painted the chimney breast a bright color.

معنی فارسی کلمه chimney breast

: معنی chimney breast به فارسی

پروژه شومینه، دیواره‌ای که شومینه به آن متصل است و معمولا در اتاق‌ها دیده می‌شود.