معنی فارسی chimney-piece

B2

شومینه‌دار، بخشی از دیوار که شومینه روی آن قرار دارد و معمولاً تزئین شده است.

The structure surrounding a fireplace, often elaborately decorated.

example
معنی(example):

شومینه در اتاق نشیمن طراحی زیبا و زرق و برقی دارد.

مثال:

The chimney-piece in the living room features an ornate design.

معنی(example):

آنها شومینه را با عکس‌های خانوادگی و اشیاء دکوری تزئین کردند.

مثال:

They decorated the chimney-piece with family photos and knick-knacks.

معنی فارسی کلمه chimney-piece

: معنی chimney-piece به فارسی

شومینه‌دار، بخشی از دیوار که شومینه روی آن قرار دارد و معمولاً تزئین شده است.