معنی فارسی chimneypiece

B1

قطعه دودکش، مجموعه‌ای از تزئینات که معمولاً در اطراف شومینه قرار می‌گیرد.

A decorative structure surrounding a fireplace.

noun
معنی(noun):

A mantelpiece.

example
معنی(example):

قطعه دودکش از مرمر ساخته شده بود.

مثال:

The chimneypiece was made of marble.

معنی(example):

او یک آینه بالای قطعه دودکش گذاشت.

مثال:

She placed a mirror above the chimneypiece.

معنی فارسی کلمه chimneypiece

: معنی chimneypiece به فارسی

قطعه دودکش، مجموعه‌ای از تزئینات که معمولاً در اطراف شومینه قرار می‌گیرد.