معنی فارسی chinch
B1 /tʃɪntʃ/چینچ، نوعی جوندۀ پشمالو از آمریکای جنوبی است که در زیستگاههای کوهستانی زندگی میکند.
A small rodent native to the Andes mountains in South America, often kept as a pet.
- noun
noun
معنی(noun):
The bedbug (Cimex lectularius).
example
معنی(example):
چینچ یک جوندۀ کوچک است که معمولاً به عنوان حیوان خانگی نگهداری میشود.
مثال:
A chinch is a small rodent that is often kept as a pet.
معنی(example):
چینچیلاها به خاطر خز نرم و طبیعت بازیگوششان شناخته میشوند.
مثال:
Chinchillas are known for their soft fur and playful nature.
معنی فارسی کلمه chinch
:
چینچ، نوعی جوندۀ پشمالو از آمریکای جنوبی است که در زیستگاههای کوهستانی زندگی میکند.