معنی فارسی chinese
B1چینی به فرهنگ، مردم، زبان و اشیاء مرتبط با کشور چین اشاره دارد و گویای تاریخ غنی و تأثیرات آن در جهان است.
Relating to China, its people, culture, or language; known for its rich history and diversity.
- OTHER
example
معنی(example):
غذای چینی به خاطر طعمهای قوی و تنوع آن مشهور است.
مثال:
Chinese cuisine is known for its bold flavors and variety.
معنی(example):
یادگیری زبان چینی میتواند فرصتهای فرهنگی زیادی را باز کند.
مثال:
Learning Chinese can open many cultural opportunities.
معنی فارسی کلمه chinese
:
چینی به فرهنگ، مردم، زبان و اشیاء مرتبط با کشور چین اشاره دارد و گویای تاریخ غنی و تأثیرات آن در جهان است.