معنی فارسی chinless

B1

بدون چانه، به شخصی که چانه‌اش به‌طور واضح طراحی نشده یا قابل مشاهده نیست، اشاره دارد.

Without a prominent chin; often used in a humorous context.

adjective
معنی(adjective):

Without a (pronounced) chin.

معنی(adjective):

Having a weak or indecisive character; ineffectual or dim-witted.

example
معنی(example):

او پس از کاهش وزن چهره‌ای بدون چانه به نظر می‌رسید.

مثال:

He looked chinless after losing weight.

معنی(example):

چهره بدون چانه اصطلاحی است که معمولاً به صورت شوخی استفاده می‌شود.

مثال:

The chinless wonder is a term often used humorously.

معنی فارسی کلمه chinless

: معنی chinless به فارسی

بدون چانه، به شخصی که چانه‌اش به‌طور واضح طراحی نشده یا قابل مشاهده نیست، اشاره دارد.