معنی فارسی chiragrical

B1

چیراگریک به فرآیند یا عبارتی اشاره دارد که برای تسکین درد و ناراحتی استفاده می‌شود.

Referring to methods or treatments for alleviating pain.

example
معنی(example):

تسکین چیراگریک بسیار ضروری بود.

مثال:

The chiragrical relief was much needed.

معنی(example):

او روش‌های چیراگریکی برای کاهش دردش پیدا کرد.

مثال:

She found chiragrical methods to ease her pain.

معنی فارسی کلمه chiragrical

: معنی chiragrical به فارسی

چیراگریک به فرآیند یا عبارتی اشاره دارد که برای تسکین درد و ناراحتی استفاده می‌شود.