معنی فارسی chirimoya
B1چریمویا، میوهای با طعم خاص که به راحتی میتوان آن را تازه خورد یا در دسرها استفاده کرد.
A fruit with a unique flavor, often eaten fresh or used in desserts.
- noun
noun
معنی(noun):
A subtropical tree, Annona cherimola, native to mountainous areas of South America.
معنی(noun):
A conical fruit with white flesh from that tree.
example
معنی(example):
یک چریمویا میتواند تازه خورده شود یا در دسرها استفاده شود.
مثال:
A chirimoya can be eaten fresh or used in desserts.
معنی(example):
چریمویا طعمی منحصر به فرد دارد که بسیاری از مردم آن را دوست دارند.
مثال:
Chirimoya has a unique flavor that many people love.
معنی فارسی کلمه chirimoya
:
چریمویا، میوهای با طعم خاص که به راحتی میتوان آن را تازه خورد یا در دسرها استفاده کرد.