معنی فارسی chiropodous

B1

چیرپودوس، مربوط به ویژگی‌ها و وضعیت‌های پزشکی مرتبط با پاها.

Relating to or characteristic of the foot; often used in a medical context.

example
معنی(example):

وضعیت چیرپودوس به توجه متخصص نیاز دارد.

مثال:

A chiropodous condition requires expert attention.

معنی(example):

مشکلات چیرپودوس می‌توانند درد قابل توجهی ایجاد کنند.

مثال:

Chiropodous issues can cause significant pain.

معنی فارسی کلمه chiropodous

: معنی chiropodous به فارسی

چیرپودوس، مربوط به ویژگی‌ها و وضعیت‌های پزشکی مرتبط با پاها.