معنی فارسی chirotherian
B1کیروترین به نوعی از فسیلها یا آثار موجودات پیشین اشاره دارد که نشاندهنده ویژگیهای آنهاست.
Relating to a group of ancient reptiles known for their distinctive footprints.
- NOUN
example
معنی(example):
فسیلهای کیروترین در دره کشف شدند.
مثال:
The chirotherian fossils were discovered in the valley.
معنی(example):
آثار کیروترین اطلاعات زیادی درباره جانوران باستانی نشان میدهد.
مثال:
Chirotherian tracks reveal much about ancient animals.
معنی فارسی کلمه chirotherian
:
کیروترین به نوعی از فسیلها یا آثار موجودات پیشین اشاره دارد که نشاندهنده ویژگیهای آنهاست.