معنی فارسی chitchatting

B1

فعل ادامه‌دار برای گپ زدن به صورت غیررسمی.

The ongoing action of engaging in informal conversation.

verb
معنی(verb):

To engage in small talk, to discuss unimportant matters.

example
معنی(example):

گپ زدن راهی عالی برای پیدا کردن دوستان جدید است.

مثال:

Chitchatting is a great way to make new friends.

معنی(example):

آنها بعدازظهر را کنار استخر گپ می‌زدند.

مثال:

They spent the afternoon chitchatting by the pool.

معنی فارسی کلمه chitchatting

: معنی chitchatting به فارسی

فعل ادامه‌دار برای گپ زدن به صورت غیررسمی.