معنی فارسی chitinized
B1به مواد یا بافتهایی که در آنها چیتین وجود دارد یا سخت شدهاند، اطلاق میشود.
Describing tissues that have been reinforced or hardened by chitin.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پوسته خارجی چیتینیزده شده خرچنگ حفاظت میکند.
مثال:
The chitinized exoskeleton of the crab provides protection.
معنی(example):
بافتهای چیتینیزده شده در بسیاری از بندپایان یافت میشوند.
مثال:
Chitinized tissues are found in many arthropods.
معنی فارسی کلمه chitinized
:
به مواد یا بافتهایی که در آنها چیتین وجود دارد یا سخت شدهاند، اطلاق میشود.