معنی فارسی chloridized

B1

مواد یا ترکیباتی که به روش کلریدی شده‌اند و معمولاً خاصیت‌های بهبود یافته‌ای دارند.

Describes materials that have been treated or modified by chloridization process.

example
معنی(example):

مواد کلرید شده استقامت بهتری نشان دادند.

مثال:

The chloridized materials showed improved durability.

معنی(example):

متوجه شدیم که سطح کلرید شده کمتر واکنش‌پذیر است.

مثال:

We observed that the chloridized surface was less reactive.

معنی فارسی کلمه chloridized

: معنی chloridized به فارسی

مواد یا ترکیباتی که به روش کلریدی شده‌اند و معمولاً خاصیت‌های بهبود یافته‌ای دارند.