معنی فارسی chlorinate

B1 /ˈklɒ.ɹɪ.neɪt/

کلرینه کردن، فرآیند افزودن کلر به آب برای ضدعفونی کردن آن و از بین بردن میکروب‌ها است.

The process of adding chlorine to water for disinfection purposes.

verb
معنی(verb):

To add chlorine to (something, especially water, to purify it; or an auriferous substance, to extract gold from it).

example
معنی(example):

کلرینه کردن آب به کشتن باکتری‌های مضر کمک می‌کند.

مثال:

To chlorinate water helps to kill harmful bacteria.

معنی(example):

ما باید استخر را به طور منظم کلرینه کنیم تا آن را تمیز نگه داریم.

مثال:

We need to chlorinate the pool regularly to keep it clean.

معنی فارسی کلمه chlorinate

: معنی chlorinate به فارسی

کلرینه کردن، فرآیند افزودن کلر به آب برای ضدعفونی کردن آن و از بین بردن میکروب‌ها است.