معنی فارسی chlorinator
B2کلریناتور دستگاهی است که در استخرها برای افزودن کلر به آب برای ضدعفونی و تمیز کردن استفاده میشود.
A device that adds chlorine to water, typically in swimming pools, to disinfect and keep it clean.
- NOUN
example
معنی(example):
یک کلریناتور کلر را به آب استخر شنا اضافه میکند.
مثال:
A chlorinator adds chlorine to the swimming pool water.
معنی(example):
کلریناتور به حفظ پاکیزگی و ایمنی استخر کمک میکند.
مثال:
The chlorinator helps keep the pool clean and safe.
معنی فارسی کلمه chlorinator
:
کلریناتور دستگاهی است که در استخرها برای افزودن کلر به آب برای ضدعفونی و تمیز کردن استفاده میشود.