معنی فارسی chlorodize

B1

عملی که در آن یک ترکیب کلر به یک ماده اضافه می‌شود تا ویژگی‌های آن را تغییر دهد.

The process of introducing chlorine into a compound to alter its properties.

example
معنی(example):

شیمیدان تصمیم گرفت که ترکیب را کلرینه کند تا پایداری بیشتری داشته باشد.

مثال:

The chemist decided to chlorodize the compound for better stability.

معنی(example):

کلرینه کردن ماده می‌تواند مقاومت آن در برابر خوردگی را بهبود بخشد.

مثال:

Chlorodizing the material can improve its resistance to corrosion.

معنی فارسی کلمه chlorodize

: معنی chlorodize به فارسی

عملی که در آن یک ترکیب کلر به یک ماده اضافه می‌شود تا ویژگی‌های آن را تغییر دهد.