معنی فارسی chlorophyllose

B1

وضعیتی که در آن گیاهان دارای میزان بالای کلروفیل سبز هستند و نشانه‌ای از سلامت آنهاست.

The condition of having a high amount of green chlorophyll, indicating plant health.

example
معنی(example):

کلروفیلوئید به حالتی اطلاق می‌شود که دارای کلروفیل سبز است.

مثال:

Chlorophyllose refers to the state of having green chlorophyll.

معنی(example):

گیاهان کلروفیلوئید زیبا و سالم به نظر می‌رسند.

مثال:

The chlorophyllose plants look vibrant and healthy.

معنی فارسی کلمه chlorophyllose

: معنی chlorophyllose به فارسی

وضعیتی که در آن گیاهان دارای میزان بالای کلروفیل سبز هستند و نشانه‌ای از سلامت آنهاست.