معنی فارسی chlorotic

B1

واژه‌ای که به شرایط گیاهان که در آن کلروفیل کافی ندارند و برگ‌های آنها زرد می‌شود اشاره دارد.

Referring to a plant that exhibits yellowing of leaves due to insufficient chlorophyll.

example
معنی(example):

گیاه به دلیل کمبود مواد مغذی، به حالت کلروتیک درآمده بود.

مثال:

The plant looked chlorotic because it lacked nutrients.

معنی(example):

برگ‌های کلروتیک معمولاً زرد و ناسالم هستند.

مثال:

Chlorotic leaves are often yellow and unhealthy.

معنی فارسی کلمه chlorotic

: معنی chlorotic به فارسی

واژه‌ای که به شرایط گیاهان که در آن کلروفیل کافی ندارند و برگ‌های آنها زرد می‌شود اشاره دارد.