معنی فارسی choak

B1

گلوگیر شدن به معنای خفه شدن در اثر انسداد گلو یا مشکل در بلعیدن است.

To become unable to breathe because of a blockage in the throat.

example
معنی(example):

او سعی کرد که در غذا خودش گلوگیر شود اما موفق شد که آن را قورت دهد.

مثال:

He tried to choak on his food but managed to swallow it.

معنی(example):

ماهی به خاطر کیفیت بد آب شروع به گلوگیر شدن کرد.

مثال:

The fish began to choak because of the poor water quality.

معنی فارسی کلمه choak

: معنی choak به فارسی

گلوگیر شدن به معنای خفه شدن در اثر انسداد گلو یا مشکل در بلعیدن است.