معنی فارسی chockful
B1بسیار پر یا پر شده با چیزها، به طور معمول به گونهای مثبت.
Completely filled or loaded, often used in a positive context.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سبد پر از میوههای تازه بود.
مثال:
The basket was chockful of fresh fruits.
معنی(example):
برنامه او این هفته پر از فعالیتها بود.
مثال:
Her schedule was chockful of activities this week.
معنی فارسی کلمه chockful
:
بسیار پر یا پر شده با چیزها، به طور معمول به گونهای مثبت.