معنی فارسی choiciest
B2انتخابیترین، به معنای بهترین و برگزیدهترین گزینه.
The most selective or of the highest quality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او فقط میوههای انتخابیترین را از بازار میخرد.
مثال:
She only buys the choiciest fruits at the market.
معنی(example):
انتخابیترین برشهای گوشت در آن رستوران سرو میشود.
مثال:
The choiciest cuts of meat are served at that restaurant.
معنی فارسی کلمه choiciest
:
انتخابیترین، به معنای بهترین و برگزیدهترین گزینه.