معنی فارسی choiring
B1آواز خواندن به صورت جمعی و منظم، به ویژه در یک گروه یا کلیسا.
The act of singing in a group, typically in harmony.
- VERB
example
معنی(example):
کودکان در کلیسا به شکلی زیبا در حال آواز خواندن هستند.
مثال:
The children are choiring beautifully in the church.
معنی(example):
در طول مراسم، اعضای گروه با هماهنگی آواز میخواندند.
مثال:
During the event, the choir members were choiring in harmony.
معنی فارسی کلمه choiring
:
آواز خواندن به صورت جمعی و منظم، به ویژه در یک گروه یا کلیسا.