معنی فارسی choise

B1

انتخاب کردن، انتخاب یک گزینه از میان گزینه‌های متعدد.

The act of selecting or making a decision from options.

example
معنی(example):

انتخاب رنگ‌ها برای نقاشی زنده و شاداب بود.

مثال:

The choise of colors for the painting was vibrant.

معنی(example):

او انتخابی کرد که همه را شگفت‌زده کرد.

مثال:

She made a choise that surprised everyone.

معنی فارسی کلمه choise

: معنی choise به فارسی

انتخاب کردن، انتخاب یک گزینه از میان گزینه‌های متعدد.