معنی فارسی choke-hold
B2روش خاصی برای کنترل حریف با فشار بر گردن که در ورزش‌ها و بخصوص کشتی استفاده می‌شود.
A specific grappling technique that involves applying pressure to the neck to control an opponent.
- noun
noun
معنی(noun):
A grappling hold around the neck that cuts off the flow of air to the brain
مثال:
He put his opponent in a chokehold.
معنی(noun):
(by extension) A strong and powerful grasp on something
مثال:
Your country has a chokehold on our economy.
example
معنی(example):
کشتی‌گیر یک گرفتن از گردن را برای کسب پیروزی اعمال کرد.
مثال:
The wrestler applied a choke-hold to secure victory.
معنی(example):
او در تکنیک‌های مختلف گرفتن از گردن آموزش دید.
مثال:
He was trained in various choke-hold techniques.
معنی فارسی کلمه choke-hold
:
روش خاصی برای کنترل حریف با فشار بر گردن که در ورزش‌ها و بخصوص کشتی استفاده می‌شود.
