معنی فارسی chokered

B1

نوعی گردنبند که به نزدیک گردن بسته می‌شود.

A type of necklace that is worn close to the neck.

example
معنی(example):

او در مهمانی گردنبند چوکری به گردن داشت.

مثال:

She wore a chokered necklace at the party.

معنی(example):

سبک گردنبندهای چوکری به شدت محبوب شده است.

مثال:

The chokered style has become quite trendy.

معنی فارسی کلمه chokered

: معنی chokered به فارسی

نوعی گردنبند که به نزدیک گردن بسته می‌شود.