معنی فارسی cholericness

B1

چولریک بودن، حالتی از عصبانی بودن و تحریک‌پذیری.

The state of being choleric; irritability or angry disposition.

example
معنی(example):

چولریک بودن او اغلب به درگیری‌ها منتهی می‌شد.

مثال:

His cholericness often led to conflicts.

معنی(example):

چولریک بودن می‌تواند به روابط به طور منفی تأثیر بگذارد.

مثال:

Cholericness can affect relationships negatively.

معنی فارسی کلمه cholericness

: معنی cholericness به فارسی

چولریک بودن، حالتی از عصبانی بودن و تحریک‌پذیری.