معنی فارسی cholinolytic
B2کولینولیتیک به موادی اشاره دارد که اثرات کولین را کاهش میدهند.
Substances that block or reduce the actions of the neurotransmitter acetylcholine.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عوامل کولینولیتیک میتوانند اثرات استیلکولین را مهار کنند.
مثال:
Cholinolytic agents can inhibit the effects of acetylcholine.
معنی(example):
این مطالعه بر روی ویژگیهای کولینولیتیک برخی داروها متمرکز بود.
مثال:
The study focused on cholinolytic properties of certain drugs.
معنی فارسی کلمه cholinolytic
:
کولینولیتیک به موادی اشاره دارد که اثرات کولین را کاهش میدهند.