معنی فارسی chondrify
B1غضروفی کردن به فرآیندی اشاره دارد که در آن بافتها ویژگیهای غضروفی به خود میگیرند.
To undergo a process of becoming cartilage-like.
- VERB
example
معنی(example):
برخی بافتها میتوانند تحت شرایط خاصی غضروفی شوند.
مثال:
Some tissues can chondrify when exposed to certain conditions.
معنی(example):
این پروسه تمایل دارد که مناطق اطراف را غضروفی کند.
مثال:
The process tends to chondrify the surrounding areas.
معنی فارسی کلمه chondrify
:
غضروفی کردن به فرآیندی اشاره دارد که در آن بافتها ویژگیهای غضروفی به خود میگیرند.