معنی فارسی choofed

B1

فعل به معنی صادر کردن صدای خاصی که شبیه به صدای قطار است و همچنین به معنای خسته شدن است.

To make a sound similar to a train horn, or to become tired.

verb
معنی(verb):

To smoke marijuana.

example
معنی(example):

قطار در مسیر خود چووف کرد.

مثال:

The train choofed along the route.

معنی(example):

پس از یک روز طولانی، احساس خستگی کردم و به استراحت نیاز داشتم.

مثال:

After the long day, I felt choofed and needed rest.

معنی فارسی کلمه choofed

: معنی choofed به فارسی

فعل به معنی صادر کردن صدای خاصی که شبیه به صدای قطار است و همچنین به معنای خسته شدن است.