معنی فارسی chorasmian

B1

مربوط به قوم یا ناحیهٔ خوارزم، به‌ویژه در تاریخ باستان.

Relating to the ancient people and region of Chorasmia.

example
معنی(example):

مردم خوارزم تاریخ فرهنگی غنی داشتند.

مثال:

The Chorasmian people had a rich cultural history.

معنی(example):

متون خوارزم باستان اطلاعاتی راجع به جامعه آنان ارائه می‌دهند.

مثال:

Ancient Chorasmian texts provide insight into their society.

معنی فارسی کلمه chorasmian

: معنی chorasmian به فارسی

مربوط به قوم یا ناحیهٔ خوارزم، به‌ویژه در تاریخ باستان.