معنی فارسی choristership
B1مقام کرالی، عضویت یا مسئولیت در یک گروه کر.
The position or role of being a chorist in a choir.
- NOUN
example
معنی(example):
دریافت مقام کرالی یک افتخار بزرگ بود.
مثال:
Being awarded a choristership was a great honor.
معنی(example):
مقام کرالی او این امکان را برای سفر با گروه کر فراهم کرد.
مثال:
Her choristership allowed her to travel with the choir.
معنی فارسی کلمه choristership
:
مقام کرالی، عضویت یا مسئولیت در یک گروه کر.