معنی فارسی choromanic
B1کرومانیک، مرتبط با کر و ناشی از آن.
Relating to or characteristic of choral music.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
موسیقی کرومانیک اغلب مردم را در جشنها گرد هم میآورد.
مثال:
Choromanic music often brings people together in celebration.
معنی(example):
او از نوشتن قطعات کرومانیک برای کر محلی لذت میبرد.
مثال:
He enjoys composing choromanic pieces for the local choir.
معنی فارسی کلمه choromanic
:
کرومانیک، مرتبط با کر و ناشی از آن.