معنی فارسی chowdered

B1

چودری کردن به معنای تهیه سوپ غلیظی است که معمولاً شامل مواد غذایی همچون ماهی و سبزیجات می‌باشد.

To cook food in a thick soup or stew, often containing seafood.

example
معنی(example):

من غذاهای دریایی را برای سوپ چودری کردم.

مثال:

I chowdered the seafood for the soup.

معنی(example):

سرآشپز سبزیجات را برای یک غذای گرم چودری کرد.

مثال:

The chef chowdered the vegetables for a warm dish.

معنی فارسی کلمه chowdered

: معنی chowdered به فارسی

چودری کردن به معنای تهیه سوپ غلیظی است که معمولاً شامل مواد غذایی همچون ماهی و سبزیجات می‌باشد.