معنی فارسی chowsed
B1انتخاب یک فرد یا چیز خاص به طور معین و با دقت.
The past tense of chowse, meaning to have chosen or selected.
- VERB
example
معنی(example):
او بعد از بررسی دقیق، نامزد مناسب را انتخاب کرد.
مثال:
He chowsed the perfect candidate for the job after careful consideration.
معنی(example):
پس از روزها مصاحبه، بالاخره نامزد مناسب را انتخاب کردند.
مثال:
After days of interviews, they finally chowsed the right applicant.
معنی فارسی کلمه chowsed
:
انتخاب یک فرد یا چیز خاص به طور معین و با دقت.