معنی فارسی chremsel

B1

چرمسل، اصطلاحی محلی برای بیان چیزی خاص.

A term used within specific regional or cultural contexts.

example
معنی(example):

چرمسل اصطلاحی است که در زبان محلی استفاده می‌شود.

مثال:

A chremsel is a term used in local dialects.

معنی(example):

در برخی فرهنگ‌ها، چرمسل نماد یک سنت خاص است.

مثال:

In some cultures, a chremsel symbolizes a specific tradition.

معنی فارسی کلمه chremsel

: معنی chremsel به فارسی

چرمسل، اصطلاحی محلی برای بیان چیزی خاص.