معنی فارسی chromatographically
B1به طور کروماتوگرافی، اشاره به جداسازی مواد با استفاده از تکنیک کروماتوگرافی دارد.
In a manner relating to chromatography, typically in the context of separation processes.
- ADVERB
example
معنی(example):
مواد در حین آزمایش به صورت کروماتوگرافی جدا شدند.
مثال:
The substances were separated chromatographically during the experiment.
معنی(example):
ما ترکیبات را به صورت کروماتوگرافی تحلیل کردیم تا دقت را تضمین کنیم.
مثال:
We analyzed the compounds chromatographically to ensure accuracy.
معنی فارسی کلمه chromatographically
:
به طور کروماتوگرافی، اشاره به جداسازی مواد با استفاده از تکنیک کروماتوگرافی دارد.