معنی فارسی chromatolytic

B1

کروماتولیتیک به تغییرات و اثرات ناشی از کروماتولیز اشاره دارد.

Referring to the changes and effects resulting from chromatolysis.

example
معنی(example):

اثرهای کروماتولیتیک پس از آسیب در سلول‌ها مشاهده شد.

مثال:

The chromatolytic effects were noted in the cells after the injury.

معنی(example):

تحقیقات به تغییرات کروماتولیتیک پرداخته تا آسیب عصبی را درک کنند.

مثال:

Researchers studied chromatolytic changes to understand nerve damage.

معنی فارسی کلمه chromatolytic

: معنی chromatolytic به فارسی

کروماتولیتیک به تغییرات و اثرات ناشی از کروماتولیز اشاره دارد.