معنی فارسی chromene

B1

کرومین، ترکیب آلی با ساختار حلقوی که در گیاهان یافت می‌شود و ممکن است خواص دارویی داشته باشد.

An organic compound with a cyclic structure found in plants, potentially having medicinal properties.

example
معنی(example):

کرومین ترکیبی است که در برخی گیاهان یافت می‌شود.

مثال:

Chromene is a compound found in certain plants.

معنی(example):

محققان برای بررسی مزایای بالقوه سلامت کرومین مطالعه می‌کنند.

مثال:

Researchers study chromene for its potential health benefits.

معنی فارسی کلمه chromene

: معنی chromene به فارسی

کرومین، ترکیب آلی با ساختار حلقوی که در گیاهان یافت می‌شود و ممکن است خواص دارویی داشته باشد.