معنی فارسی chromized

B1

کرومیزه شده به حالتی اطلاق می‌شود که یک پوشش از کروم روی سطح فلز قرار داده شده باشد.

Describes a surface that has been coated with chromium to enhance resistance to corrosion.

example
معنی(example):

سطح کرومیزه شده در برابر خوردگی مقاوم است.

مثال:

The chromized surface is resistant to corrosion.

معنی(example):

پس از کرومیزه شدن، ابزارها عمر طولانی‌تری دارند.

مثال:

After being chromized, the tools have a longer lifespan.

معنی فارسی کلمه chromized

: معنی chromized به فارسی

کرومیزه شده به حالتی اطلاق می‌شود که یک پوشش از کروم روی سطح فلز قرار داده شده باشد.