معنی فارسی chromoblast

B1

کروموبلاست، مرحله‌ای در رشد و تکامل موجودات زنده مانند قارچ‌ها و گیاهان که در تولید رنگدانه‌ها نقش دارد.

A developmental stage in certain organisms characterized by the production of pigments, typically observed in fungi.

example
معنی(example):

کروموبلاست مرحله‌ای از توسعه در چرخه زندگی برخی از قارچ‌هاست.

مثال:

A chromoblast is a developmental stage in the life cycle of certain fungi.

معنی(example):

در بیولوژی گیاهی، کروموبلاست‌ها برای سنتز رنگدانه اهمیت دارند.

مثال:

In plant biology, chromoblasts are important for pigment synthesis.

معنی فارسی کلمه chromoblast

: معنی chromoblast به فارسی

کروموبلاست، مرحله‌ای در رشد و تکامل موجودات زنده مانند قارچ‌ها و گیاهان که در تولید رنگدانه‌ها نقش دارد.