معنی فارسی chromoctye
B2کروموسیت به سلولهای خاصی در پوست اشاره دارد که به رنگ پوست مرتبط هستند.
Refers to cells associated with pigmentation in the skin.
- NOUN
example
معنی(example):
کروموسیت به نوع خاصی از شرایط پوستی مرتبط است.
مثال:
The chromoctye is associated with specific types of skin conditions.
معنی(example):
پژوهشگران نقش کروموسیتها را در皮راچیایی بررسی کردند.
مثال:
Researchers studied the role of chromoctyes in dermatology.
معنی فارسی کلمه chromoctye
:
کروموسیت به سلولهای خاصی در پوست اشاره دارد که به رنگ پوست مرتبط هستند.