معنی فارسی chromogene

B1

کروموژن به مولکول‌هایی اطلاق می‌شود که در تولید رنگ نقش دارند.

Molecules that play a role in color production.

example
معنی(example):

یک کروموژن در فرآیند توسعه رنگ ضروری است.

مثال:

A chromogene is essential in the process of color development.

معنی(example):

دانشمندان به مطالعه کروموژن‌ها می‌پردازند تا تشکیل رنگدانه‌ها را درک کنند.

مثال:

Scientists study chromogenes to understand pigment formation.

معنی فارسی کلمه chromogene

: معنی chromogene به فارسی

کروموژن به مولکول‌هایی اطلاق می‌شود که در تولید رنگ نقش دارند.